اماکن تاریخی و دیدنی استان
این آبشار در ۲ کیلومتری روستای قدیمی اخلمد جریان دارد. آهکی بودن جنس کوههای اخلمد باعث پیدایش حفرههای ژرف مدور در زیر این آبشار شدهاست.
این دره دارای دیوارههای صخرهای با ارتفاع حدود ۲۰۰-۳۰۰ متر میباشد که یکی از بزرگترین مناطق برای ورزش مفرح سنگنوردی در ایران میباشد از دیوارههای معروف ان میتوان به (دیواره سفید - الله اکبر -عقاب و...)نام برد ای دره دارای چندین آبشار میباشد که ۴ تای آنها دایمی و چندین آبشار فصلی دارد. آبشار اصلی خلمد حدود ۴۰ متر ارتفاع دارد.

درگذشت خیام را در سالهای ۵۰۹ و ۵۱۷ نوشته اند. آرامگاه وی در باغی که در زمان وی در محله شادیاخ نیشابور بودهاست؛ قرار دارد و این آرامگاه همان جایی است که به قول نظامی عروضی هر بهار در آن گل افشانی میشده است.
به گفته جواد زاده (۱۳۸۰)، مساحت باغ خیام بیست هزار متر مربع و طول بنای یادبود مشبک آن ۱۸ متر است و اطراف آنرا کاج های همیشه سرسبز احاطه کرده اند. در کتیبه های لوزی شکل و کاشی کاری شده بنای یادبود خیام، به خط عبدالرسولی رباعیاتی از خیام خوشنویسی شده است. باغ آرامگاه خیام که از باغ های دیدنی میباشد دارای مجموعهای از کتابخانه، موزه و مهمانخانه است و در ورودی آن تندیس زیبایی از وی نصب شده است.
طراح و معمار آرامگاه خیام هوشنگ سیحون بودهاست
.

مزار سلطانی بیدخت
بیدخت شهری کوچکی واقع در ۵ کیلومتری گناباد در خراسان است. هر ساله در مناسبتهای مختلف پیروان و علاقهمندان سلسله نعمت اللهی سلطانعلیشاهی گنابادی برای زیارت به این شهر مقدس میروند. گفته شده که طبق اعلام رسمی سال گذشته ۱۳۸4 پس از مشهد پربازدیدکنندهترین شهر استان خراسان بزرگ بوده است . دلیل این امر، سفر فقرا و دراویش برای زیارت مجذوب علیشاه بوده است.

این محوطه در سال ۱۳۶۹ در اثر کارهای تسطیح اراضی کشاورزی کشف شد و از سال ۱۳۷۳ تاکنون در دست حفاری و بررسی باستانشناسی است.
کارهای باستانشناسی در منطقه در حال حاضر شامل بررسی معماری معبد ساسانی که در فصلهای پیشین حفاری شدهاست. تپه دیگری در دست حفاری است. یاریم تپه در جوار آن هنوز مورد کاوش قرار نگرفتهاست. این محوطه باستانی مساحتی حدود هزار متر مربع را در بر میگیرد.
این اثر تاریخی از بناهای دوره ساسانی محسوب میشود که در ۲کیلومتری شمال غرب شهرستان در کنار رودخانه درونگر واقع شدهاست وبه سبب آب بندی که در این ناحیه قرارداشته به بندیان معروف است.در نخستین فصل کاوش تالاری به ابعاد ۸×۱۰ متر خاکبرداری شد.که به احتمال زیاد دارای سقفی چوبی ومسطح بوده وبرفراز ستونها قرار داشتهاست.جالبترین قسمت تالار تصاویری است که به صورت گچبری دورتادور این تالار نقش شدهاست و کتیبههایی به خط پهلوی نیز کشف گردیدهاست.این نقشها وتصویرها موضوعات متعددی را بازگو میکنند از جمله شکار، جنگ، صحنههای مذهبی وتفویض قدرت که در همه آنها روح اعتقادی وایرانی متجلی است. آتشدان گچی زیبایی در مقابل تالار به آتشکده قرار دارد.
اهمیت گچبریهای بندیان نه به طولانی بودن، بلکه به محتوای آن است. این گچ بریها بیش از ۱۰۰ متر مربع وسعت دارند و بخش مهمی از تاریخ دوره بهرام گور را به تصویر کشیدهاند.
«مهدی رهبر»، باستانشناس و سرپرست کاوشهای بندیان درگز درباره ویژگی این گچ بریها میگوید: «گچ بریهای داخل تالار آتشکده، پادشاهی بهرام گور و غلبه وی بر پادشاه هپتالیها، قوم مهاجم شمال خراسان، را به تصویر کشیدهاند. گچ بریهای بجا مانده از دوره ساسانی، عموماً جنبه تزیینی یا تک چهره دارند. در حالی که آثار نقش شده بر دیوار آتشکده بندیان، ورقهایی از تاریخ این دوره به شمار میروند.
مجموعه آثار بندیان درگز، علاوه بر آتشکده، کارگاه صنعتی، سازهای وسیع با کاربری احتمالی مذهبی و حکومتی و برج خاموشی به عنوان راهنمای مسافرین را نیز شامل میشود.

برج علیآباد بردسکن

برج علیآباد مربوط به سدهٔ ۸ ه. ق است و در شهرستان بردسکن، روستای کشمر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۲۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
مشخصات اثر
این بنای باشکوه در ۱۲ کیلومتری شمال شرقی بردسکن در میان روستای کشمر واقع است و در ۵ کیلومتری شمال جاده بردسکن به مشهد نمایان است. این بنا بر فراز بقایا و آوارههای قلعه کهن بنام کوشک بنیان شدهاست و قدمت این منطقه به دوره کیانیان و اشکانیان میرسد. اعتقاد بر این است که این برج یک مقبره بودهاست. به همین خاطر به مقبره کشمر نیز معروف شدهاست. این که مقبره چه شخصیتی است به خوبی مشخص نیست. یا به یادبود زرتشت یا طغرل سلجوقی ساخته شدهاست و یا یادبود نبوده و مقبره یکی از این افراد بودهاست. این برج ۱۸ متر ارتفاع دارد و محیط خارجی آن ۴۲ متر و محیط داخلی آن ۲۱ متر میباشد. نمای خارجی بنا دارای پوششی مخروطی شکل است و از آجر ساخته شدهاست. این بنا دو پوششه میباشد و علاوه بر سقف مخروطی خارجی سقفی گنبدی به شکل عرق چین در داخل دارد و این دو گنبد از بخش میانی به هم متصل و در مرکز این پوششها دو روزنه تعبیه شدهاست که به منظور روشنایی و تخلیه هوا میباشد. پوشش دوم بسیار بلندتر از پوشش اول میباشد ارتفاع آن ۵ متر بالاتر است این بنا دوجدارهاست و از جدار داخلی طاقهایی به داخل بنا ساخته شدهاست. راهروی پلکانی و مارپیچ بین دو جدار صعود به پوشش اول را مهیا میکند و حدود ۵۰ پلکان دارد. بدنه بنا دارای دو قسمت است که قسمت پایین دوازده ضلعی است و پایه بنا را تشکیل میدهد قسمت بالای بدنه اصلی، دارای ۴۸ ترک به شکل نیم ستون میباشد. همچنین دوازده قاب آجری به شکلهای لوزی در آن تعبیه شدهاست. بر روی این ترکها و قابها اشکال هندسی از آجر و کاشی دیده میشود که جلوه خاصی به بنا دادهاست. کاشیها نیز به رنگ فیروزهای میباشد. در بدنه برج روزنههایی به منظور روشنایی داخل بنا تعبیه شدهاست. بنا از داخل دارای سه طبقهاست و ارتفاع تیزه اصلی گنبد تا کف ۳۱ متر است. معماری آن به شیوه معماری برج رادکان است و این برج به آتشکده زرتشت نیز معروف است. از برج کشمر کتیبهای در دست نیست اما درب ورودی بنا دارای کتیبهای بودهاست که فعلاً اثری از آن نیست این برج به شیوه معماری اواخر قرن هفتم هجری ساخته شدهاست و به سبک معماری دوره سلجوقیان نزدیک است.
محققین با مطالعاتی که روی آن انجام دادهاند به این نتیجه رسیدهاند که لحظه تحویل سال شمسی را از روی این برج در محل یکی از طاقچههای آن با استفاده از نور خورشید تعیین میکردهاند. این برج به هر منظوری ساخته شده بر کنار راه معرفی بودهاست که مرکز ایران را به نیشابور متصل میکردهاست و مسافران زیادی در گذر از این منطقه از آن دیدن کردهاند.
ترمیم
این بنا قبلاً بارها ترمیم شده ولی در ترمیم آن مصالح امروزی مثل سیمان استفاده شدهاست. فرح دیبا همسر محمد رضا شاه که به آثار ملی اهمیت زیادی میداد در سفری که به این منطقه داشتهاست دیداری نیز از روستای کشمر و این برج به عمل آوردهاست. به دستور وی خانههای اطراف این برج را خریداری کردهاند و مقرر شده بود که تمامی این خانهها خراب شده و اطراف برج پاکسازی شود ولی از آن پس دیگری اقدامی در این خصوص صورت نگرفتهاست فقط یک محوطه نه چندان مناسب بدان افزوده شدهاست عدم حمایت و توجه به آن، باعث گردیده شد کاشی کاریهای اطراف آن که تا چند سال پیش سالم بوده امروز از بین برود.
بند گلستان مشهد

بند گلستان یکی از بندهای تاریخی استان خراسان است که در ۸ کیلومتری غرب مشهد بر روی رودخانه گلستان احداث شدهاست. این بند هم اکنون از محلهای دیدنی و توریستی شهر مشهد به شمار میرود.از نظر موقعیت جغرافیایی این بند در عرض شمالی ۳۶ درجه و طول شرقی ۵۹ درجه، در ارتفاع ۱۱۹۰ متری از سطح دریا واقع شدهاست. با وجود اینکه حدود ۵۰۰ سال از عمر این بنا میگذرد هنوز سالم و پابرجاست
پیشینه و هدف از احداث
این بنا از آثار دوره تیموریان است. در مورد سازنده بند گلستان نظرات متفاوتی ارایه شدهاست. بعضی بنای بند را به شاهرخ پسر تیمور گورکانی نسبت دادهاند و برخی بند را از بناهای گوهرشادبیگم همسر شاهرخ میدانند. بعضی دیگر گلستان را به نام کنیز گوهرشاد دانسته و قریه و بند گلستان را به او نسبت دادهاند. در کتاب «اسناد و مکاتبات تاریخی ایران» تالیف آقای دکتر عبدالحسین نوایی سندی وجود دارد که حاکی از فرمان سلطان ابوسعید گورکانی خطاب به مردم مشهد راجع به بنای بند گلستان است. با توجه به این که فرمان مذکور تاریخ ندارد و سلطان ابوسعید در سال ۸۳۷ قمری کشته شده، استنباط میشود که بنای بند گلستان و صدور فرمان مذکور چند سال قبل از مرگ وی بودهاست. هدف از احداث این بند آبیاری اراضی کشاورزی پایین دست و قریه آبکوه بودهاست. از بند گلستان هنوز هم استفاده میشود، اما به علت رسوبات زیاد گنجایش آب آن کم است.
بند گلستان در محلی ساخته شدهاست که عرض دره تنگ تر میشود و در دو طرف آن صخرههای عظیمی وجود دارد. سنگ تکیه گاه آن از گرانیت و گرانودیوریت موسوم به لوکو گرانیت است. اگر چه یک قسمت بند روی سنگ گرانیت تکیه دارد ولی خود بند روی آبرفتهای رودخانه بنا شدهاست لذا کف مخزن آن در قسمت پایه اصلی بند غیرقابل نفوذ نیست. مصالح اصلی به کار رفته در بند آجر و سنگ و ملات مخلوط از آهک و شن و خاک است. قسمت میانی سازه با سنگ و ملات پر شده و سطوح خارجی آن با آجر کار شدهاست. بنای بند را طوری ساختهاند که صخرهای که در طرف خارجی آن واقع شده حکم پشتیبان محکمی را برای بند دارد
طول بند در قسمت پایه در کف رودخانه ۳۰٫۶ متر است و هر چه به طرف بالا ادامه مییابد بر مقدار آن افزوده میشود و در بالا طول تاج فعلی ۱۳۰ متر است. عرض تاج یا ضخامتسد در بالا ۱۰٫۵ متر و در پایین حدود ۲۵ متر است. ارتفاع سرریز بند ۲۰ متر از بستر رودخانه منظور شدهاست. مخزن بند در بالا ترین ارتفاع حجمی معادل ۲٫۷ میلیون متر مکعب دارد و حجم مفید آن منهای حجم اشغال شده توسط رسوبات ۱٫۵ میلیون متر مکعب است.
مالکیت بند
این بند از جمله موقوفات علی بن موسیالرضا است و مالکیت آن در حال حاضر بین موقوفات آستان قدس رضوی و مسجد گوهرشاد مشترک میباشد و مدار آن بر یازده سهم قرار دارد که هفت سهم آن موقوفه آستان قدس و چهار سهم بقیه وقف بر مصارف جامع گوهرشاد است
در سال ۱۳۵۶ شرکتسهامی آب منطقهای خراسان در قبال پرداخت مبلغ ۲۵۷۱۶۰۰۰ ریال مخارج احیای بند به آستان قدس رضوی حفاظت آن را به عهده گرفت. مجدداً بر اساس صورتجلسهای در سال ۱۳۶۰ بند گلستان به طور موقت تا سال ۱۳۶۵ به آستان قدس رضوی تحویل شد که هنوز هم ادامه دارد و اخیراً مکاتباتی برای تحویل مجدد آن به سازمان آب بعمل آمدهاست. بنابراین فقط ۵ سال بند در اختیار سازمان آب بودهاست.
مرمت و بازسازی
اولین تعمیرات و بازسازی
تا سال ۱۳۵۱ ارتفاع بند ۱۵ متر بود و خروج آب از آن به صورت سرریز از روی تاج بند انجام میشد. در این سال آستان قدس رضوی به منظور بالا بردن ظرفیت دریاچه بند تعمیراتی انجام داد و ارتفاع بند را حدود ۶ متر افزایش داد و در قسمت انتهای غربی تاج بند ۵ دریچه خروجی آب با شش پایه بتنی ساخت. طول بند نیز از ۱۰۲ متر به ۱۳۰ متر افزایش داده شد. تعمیرات انجام شده تا پایان سال ۱۳۵۲ ادامه یافت و در فروردین ۱۳۵۳ بند رسماً افتتاح و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در همین زمان کتیبهای نیز در انتهای قسمت شرقی تاج بند بر روی صخرهها نصب شد که در حال حاضر نوشتههای آن بزحمت قابل خواندن است.
پروژه مرمت بند گلستان
مطالعات مرمت بند گلستان به عنوان یک اثر تاریخی توسط شرکت آب منطقهای خراسان انجام شدهاست و پروژه ترمیم و مرمت با احداث کارگاه در محل بند توسط پیمانکار پروژه در سال ۸۹ آغاز شدهاست. پس از اتمام مراحل مرمتی بند گلستان مجدد آبگیری و بهرهبرداری و جهت بازدید به روی عموم بازگشایی میشود.
کوهسنگی مشهد
کوهسنگی دومین پارک کلانشهر مشهد بعد از پارک جنگلی ملت است و در میان تفریحگاههای این شهر از قدمت و شهرت خوبی برخوردار است و حتی به جرات می توان گفت یکی از زیبا ترین پارکهای ساخته شده در ایران است .این مجموعه تلفیقی از آب، سنگ و سرسبزی و نور است. ساختمان موزه بزرگ خراسان، با الگو برداری از معماری کاخ کلات نادر، جلوه زیبایی به این مجموعه داده است. از آنجا که مشهد، پایتخت نادر شاه بود، مصالح مقبره او، از سنگهای سخت گرانیت کوهسنگی انتخاب شد

این مکان تا سال ۱۳۱۰ هجری شمسی با همان ساختار طبیعی به عنوان منطقه ییلاقی با جاذبه های طبیعی از قبیل کوه های سهل الصعود و باغ های سرسبز و چشم اندازهای طبیعی و رودخانه ها و آب و هوای معتدل ، اقامتگاه سیاحتی بود. دراین زمان با ایجاد بعضی از امکانات سیاحتی ازقبیل استخر و جاری شدن قنات، وسعت و اهمیت یافت و درسال ۱۳۱۸ ش. با احداث ساختمانی دو طبقه توسط آلمانها، و جدول کشی خیابان ها ونرده کشی و گلکاری به صورت پارک طبیعی درآمد. همچنین شهردار وقت شهر میلان، تعدادی مجسمه به شهردار مشهد هدیه کرد که دو عدد شیر سنگی در درب ورودی نصب گردیده و دو مجسمه انسانی را کنار استخر بزرگ کوهسنگی و روبروی رستوران و تالارش نصب نمودند (مجسمههای انسانی مذکور بعد از انقلاب، بخاطر اینکه مصداق صور قبیحه بود، به همراه تاج نصب شده بر فراز کوهسنگی، برچیده شد). درسال ۱۳۴۰ش. با گسترش شهر مشهد، کوهسنگی ازطریق خیابانی وسیع و عریض و مشجر، موسوم به خیابان کوهسنگی، به بدنه اصلی شهر مشهد متصل شد. این خیابان تا سالها، از خیابانهای برتر کشور بود و امتداد آن تا راه آهن مشهد ادامه داشت.
طرحهای توسعه در نظر گرفته شده، پارک کوهسنگی را تبدیل به مجموعه تفریحی گردشگری نموده است. مجموعههای از جمله باغ پذیرایی، باغ فرهنگی، باغ سنگی، باغ طبیعی، باغ آرامگاه، باغ ورزشی وباغ تفریحی، و در آینده ایجاد دریاچه مصنوعی و جزیره پرندگان در میان آن، احداث باغ موزه طبیعی ، ایجاد رستوران های مختلف بر فراز کوه و کنار دریاچه، ساخت دو مجموعه شهر بازی تابستانی و سرپوشیده و ایجاد مسیر منو ریل تفریحی در رینگ اطراف کوه ها.
اولین نور افشانی های شهر مشهد، در کوهسنگی انجام می گردید
.
آبانبار سید باقر

آب انبار سید باقر مربوط به دوره قاجار است و در بردسکن، خیابان قایم، خیابان سید باقر، جنب شهرداری بردسکن واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۰۳۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
این بنا که در مرکز شهر بردسکن واقع شده، به همت مردی خیر و فاضل بنام سید باقر موسوی ساخته شده و به همین نام مشهور است. ساختار معماری این آب انبار دارای ۲۲ پلهٔ آجری ورودی به پاشیر آب انبار را امکانپذیر میسازد و از ویژگیهای بارز آن وجود ۲ بادگیر بسیار زیبا یکی بادگیر ۴ طرف بر فراز گنبد مخروطی آب انبار و دیگری به ارتفاع ۳ متر از پای دور گنبد مخروطی به جهت شرق ساخته و ورود هوای مناسب را به مخزن امکانپذیر میسازد که نقش به سزایی در سرد ماندن آب مخزن داشته است
.
آرامگاه نادرشاه افشار

آرامگاه نادرشاه بنایی است در مجموعه باغ موزه نادری در شهر مشهد که به یادبود نادرشاه افشار در سال ۱۳۴۲ خورشیدی توسط هوشنگ سیحون طراحی و ساخته شدهاست. ساختمان آرامگاه نادر شاه از قسمت مرکزی که محل تدفین نادرشاه میباشد و دو تالار موزه تشکیل شده است که یکی از آنها موزه اسلحه دورههای مختلف تاریخ ایران و دیگری موزه اسلحه و آثار مربوط به دوران نادرشاه را نمایش میدهد.
تاریخچه
نادر شاه در هنگام حیات خود دستور ساخت آرامگاهی کوچک در بالا خیابان مشهد داد. این آرامگاه کوچک در سال ۱۱۴۵ هجری قمری در مجاور چهارباغ شاهی و روبروی حرم امام ضا از خشت و گل ساخته شد. قوامالسلطنه در اواخر عهد قاجار (۱۲۹۶ خورشیدی) در محل یکی از مقابر ویران شده نادری، آرامگاه تازهای برای وی ساخت و استخوانهای او را از تهران به مقبره مزبور حمل کردند. ساختمان جدید که در محل فعلی آرامگاه وی قرار داشت مدتی بر پا بود تا این که انجمن آثار ملی ایران در سال ۱۳۳۵ خورشیدی درصدد بر آمد آرامگاهی مناسبِ شان نادرشاه برای وی در همان محل مقبره ساخته قوامالسلطنه ساخته شود. این کار از سال ۱۳۳۶ شروع و در سال ۱۳۴۲ به پایان رسید. ساختمان جدید آرامگاه نادر شاه افشار در تاریخ ۱۲ فرودین ماه سال ۱۳۴۲ با حضور محمد رضا پهلوی به همت انجمن آثار ملی ایران در باغ نادری بازگشایی شد.
این موزه هماکنون تحت مدیریت سازمان میراث فرهنگی اداره میشود. در اواخر سال ۱۳۸۶ باغ موزه نادری که بر اساس طرح نوین بهسازی مورد بازنگری و تعمیرات در فضاهای داخلی قرار گرفته بود پس از ۶ ماه تعطیلی دوباره بازگشایی شد. فیلمی در باره آرامگاه در ساله ۱۳۸۹ به کارگردانی علی حسن زاده ساخته شده است.
مجموعه باغ موزه نادری
آرامگاه کنونی نادرشاه واقع در ضلع شمال غربی چهارراه شهدا (نادری سابق) که پس از آرامگاه امام رضا، مهمترین مکان گردشگری و تاریخی داخل شهر مشهد تلقی میشود. این بنا در باغی به مساحت ۱۴۴۰۰ متر مربع ساخته شدهاست. آرامگاه شامل سکویی دوازده پلهای، محل گور، پوششی خیمه مانند بر روی قبر، سکویی مرتفع در مجاور قبر با مجسمه نادرشاه سوار بر اسب و سه تن دیگر در پی او، یک غرفه فروش کتاب و دو تالار برای موزهاست.
مجسمه نادر شاه سوار بر اسب به همراه تنی چند از سربازانش بر فراز یک حجم سنگی مرتفع توسط مجسمه ساز فقید ابوالحسن صدیقی ساخته شده است. مصالح مقبره غالباً از سنگهای خشن و سخت گرانیت کوهسنگی مشهد است. بعضی از قطعات سنگ بسیار بزرگ انتخاب شده تا تداعی کننده مقبره دوم ساخته خود نادرشاه باشد. پوشش آرامگاه کاملاً به مانند چادر عشایری است، که نادر در آن زاده و هم کشته شدهاست. پوشش دیوارهای داخلی آرامگاه نیز از سنگهای مرمر اُخرایی رنگ مراغه انتخاب شده تا قتل نادرشاه در داخل چادر را بهتر تداعی کند.
موزه نادری در قسمت اصلی بنای یادبود آرامگاه افشار در ۲ تالار به معرفی آثار تاریخی این دوره قرار دارد:
- تالار شماره1 :که بهنمایش اشیای مختلفی بهمنظور معرفی آثار تاریخی دوره افشار پرداخته است. شامل انواع سلاحها، البسه و پوشاک رزمی نظامیان دوره افشار، تابلوهای نقاشی از نادر و صحنههای جنگ مانند تابلویی از جنگ کرنال، وسایل سوارکاری مانند زین و برگ اسب از دوره افشار تا قاجار، چند نسخه خطی نفیس از جمله تاریخ جهانگشای نادری و دو شمشیر متعلق به نادراختصاص دارد که روی یکی کلمه «السلطان نادر» حک شده و روی دیگری که در دشت مغان به سال ۱۱۴۸ هجری در روز تاجگذاری نادر از طرف ملت ایران به وی هدیه شده این بیت شعر طلاکوب شدهاست:
- شاه شاهان نادر صاحب قران هست سلطان بر سلاطین جهان
- تالار شماره2: در حال حاضر به نمایش برخی تصاویر و نیز پاره ای اطلاعات تاریخی در ارتباط با زندگی نادرشاه افشار و همچنین کلنل محمدتقی خان پسیان اختصاص یافته است.
همچنین در گوشه شمالی آرامگاه نادر، آرامگاه محمد تقی خان پسیان سردار خراسان قرار دارد.
امامزاده شعیب سبزوار

بقعه امامزاده شعیب مربوط به دوره صفوی - دوره قاجار - دوره معاصر است و در سبزوار، مرکز شهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۵۵ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آرامگاه شیخاحمد جامی

آرامگاه شیخاحمد جامی مدفن و مقبره شیخاحمد جامی، با قدمتی نزدیک به ۸۰۰ سال در شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی است. این بنا مربوط به از سدهٔ ۹ تا ۱۲ ه.ق است و داخل شهر تربت جام واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۷۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
قبر شیخ احمد جامی در تربت جام. قبر شیخ در هوای آزاد در جلوی ایوان مسجد قرار دارد. بر روی قبر نمادی سنگی به ارتفاع حدود دو متر با حکاکی های زیبا قرار داده شده است. روی قبر شیخ هیچ سنگی قرار داده نشده و تنها یک درخت پسته کاشته شده است.

آرامگاه کمالالملک

آرامگاه کمالالملک بنایی است در شهر نیشابور که مدفن کمالالملک است. موقعیت این بنا در نزدیکی آرامگاه عطار نیشابوری در محله شادیاخ در نیشابور (شهر کهن) و موقعیت کنونی در خیابان عرفان نیشابور است.
طراح این بنای یادبود هوشنگ سیحون است و در مراسمی در تاریخ ۱ آوریل۱۹۶۳ --۱۲فروردین ۱۳۴۲ خورشیدی با حضور فرح پهلوی رونمایی شد.سازندگان این آرامگاه چند کارگر نیشابوری بودند که در مراسم رونمایی از آنان توسط دولت وقت قدردانی شد.
نمای بنا
این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شدهاست که مستطیلی با تناسب ۱ بر ۲ را میسازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی میکنند؛ حجم بنا از قوسهایی متقاطع که بر روی اقطار مربع زده شدهاند پدید آمده که این فوسهای متقاطع، «تاقهای چهاربخش» را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شدهاند را تداعی میکنند و احتمالاً منبع الهام طراح نیز بودهاست. طراح با بهرهگیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجهای ظاهراً متفاوت با هندسهای پیچیده دست یافتهاست. این طرح نوآورانه با بهکارگیری سازه پوستهای بتنی اجرا شدهاست.
در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده میشود. شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها ۱ به ۲/۱ است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده میشوند. همچنین در پایین قوسهای اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاهتر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوسهای متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوستهای سه بعدی در فضا حاصل آمدهاست که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند میدهند. این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آوردهاند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهرهگیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان میدهد.در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کردهاست.
تزیینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شدهاند و به سمت خط تقارن قوسها این نقوش کوچک و کوچکتر میشوند. به گفته طراح، کاشی معرق، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور میشود. نمای بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشیها، هماهنگی فراوانی با آرامگاه عطار، که در کنار آن است، دارد؛ به گونهای که شاید بازدید کننده در نگاه نخست گمان کند که این بناها بخشی از هم هستند.
سنگ قبرسنگ قبر کمال الملک همچون سایر سنگهای مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کردهاست، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شدهاست، نقش برجستهای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی سنگکاری گردیدهاست.

حرم امام رضا

حرم علی بن موسی الرضا، که با نام مرسوم حرم امام رضا شناخته میشود، دربرگیرنده آرامگاه هشتمین امام شیعیان در شهر مشهد، ایران است. این مجموعه در سال ۱۳۹۲ خورشیدی ۷۰ هکتار مساحت داشته و دارای ۲۶ رواق (بنای سرپوشیده) و ۹ صحن (فضای باز) و ۶ مدخل ورودی به نام بست است
علی بن موسی الرضا در ۱۱ ذیقعده سال ۱۴۸ قمری در مدینه متولد شد و در سن ۵۵ سالگی به دست مامون عباسی کشته شد. در ادب فارسی روضه به معنی باغ و گلستان و گلزار است و محل مضجع و در برگیرنده پیکر علی بن موسیالرضا را روضه منوره می خوانند. این مکان شامل فضایی مربع شکل که مساحت آن ۱۸۹٫۰۳ متر مربع بوده که از این فضا ۱۷٫۱۵ متر مربع آن مساحت ضریح می باشد. روضه منوره از طریق چهار صفه بزرگ در چهار جانب به داخل و خارج حرم مرتبط می شود.
شرح درگذشت
در مورد تاریخ درگذشت علی بن موسی (رضا) اختلاف نظر وجود دارد. او در روز جمعه یا دوشنبه آخر صفر یا ۱۷ یا ۲۱ ماه مبارک رمضان یا ۱۸ جمادیالاولی یا ۲۳ ذیقعده یا آخر همین ماه در سال ۲۰۳ یا ۲۰۶ یا ۲۰۲ ه. ق درگذشتهاست. شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا تاریخ صحیح را ۲۱ ماه رمضان، روز جمعه سال ۲۰۳ هجری میداند. وفات او در طوس و در یکی از روستاهای نوقان به نام سناباد یا سناآباد اتفاق افتاد. او به دست مامون کشته شد و بدن او را بالای سر هارون الرشید دفن کردند. (پای علی بن موسی بالای سر هارون است.(
بعد از این اتفاق آن محل به نام مشهد الرضا (محل شهادت رضا) نامیده شد. شیعیان شروع به زیارت و بازدید از مدفن او کردند.
پیشینه بنا
مامون پس از درگذشت هارون وی را در بقعهٔ هارونی در باغی که بعدها به باغ حُمید بن قحبطه معروف شد، دفن کرد و برفراز بقعه (مزار)، قبهای (گنبد نیمکرهای شکل) بنا نهاد که حدود ۱۰ سال بعد علی بن موسیالرضا را در بالای سر هارون در آن بنا دفن کردند. به عقیدهٔ بعضی از تاریخنگاران در حوادث خراسان مانند حمله سبکتکین در اواخر قرن چهارم، آسیب شدیدی دید و تخریب شد و در سال ۴۰۰ هجری قمری سلطان محمود غزنوی قبه را بازسازی کرد ولی دیگر مورخان معتقدند که فعالیتهای عمرانی سلطان محمود غزنوی شامل بازسازی قبه نمیشدهاست چون در اثر یورشها بنا تخریب نشدهبود
قبه مذکور از زمان ساخت (یا بازسازی) تاکنون موجود است و در دورانهای متفاوت تعمیر جزیی یا تزیین شدهاست
سامانیان
به روایت بیهقی، امیر فایقالخاصه مشهد، مشهدالرضا، را آبادان کرد.
دیالمه
در زمان عضدالدوله دیلمی بقعه به سبک آن زمان تعمیر و به پارهای از تزیینات آراسته شد و اطراف کاخ حُمید بن قحطبه خانههای مسکونی افزوده شد و توسعه یافت و دژ مستحکمی آرا را محافظت میکرد.
غزنویان
طبق بعضی روایات محمود غزنوی عمارت بقعه (عمارتی که مرقد علی بن موسیالرضا و هارون در آن است) را پس از تخریبی که توسط پدرش سبکتکین غزنوی از نو ساخت و بنایی زیبا بنا کرد.
تاریخ بیهقی بیان میکند: سوری در آن (بقعه) زیادتهای بسیاری فرمود و منارهای کرد و دیهی خرید فاخر و بر آن وقف کرد.
ابوالحسن عراقی معروف به دبیر که از رجال و دبیران دربار غزنوی بود در سال ۴۲۵ قمری ضمن مرمت بقعه، اولین بنا را به آن افزود که این بنا به مسجد بالاسر معروف است.
دوره سلجوقی
در سده ششم هجری شمسی نخستین گنبد حرم بر فراز قبهٔ موجود، به فرمان سلطان سنجر سلجوقی و به کوشش وزیر وی، شرف الدین قمی ضمن تعمیر حرم ساخته شد و به گفته برخی از مورخان گنبد به دستور محمد خدابنده (الجایتو) ساخته شدهاست جنس آن گنبد از کاشی بود. قبه (گنبد آغازین) همان است که امروزه از داخل حرم دیده میشود و سطح مقعّر و مقرنسهای آینه کاری شدهٔ آن پیداست.
همچنین به نقل از زادالمسافرین، امیر عمادالدوله در سال ۵۱۵ قمری حرم را مرمت نمود و ترکان زمرد دختر خواهرزاده سلطان سنجر، در اوایل سده ششم قمری ازارهٔ حرم را بهترین کاشی که کاشی سنجری معروف است، مزین کرد که تا کنون این کاشیها در حرم موجودند
دوره خوارزمشاهیان
در اوایل سده هفتم قمری در دوران محمد خوارزمشاه بار دیگر ازارههای حرم با کاشیهای ممتاز معروف به کاشی سنجر تزیین شد که این کاشیها با تاریخ ۶۱۲ قمری در حرم موجودند و علاوه بر آن دو محراب به حرم افزوده شد که الان این محرابها در موزهٔ حرم موجودند.
حمله مغول
به گزارش ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه، در سال ۶۱۸ ه. ق مغولها به طوس حمله کردند و این شهر را غارت کرده و مردم را به قتل رساندند. سپس وارد مشهدالرضا شدند و آنجا را هم خراب کردند. مؤلف تاریخ آستان قدس رضوی از قول ابن ابی الحدید مینویسد با وجودی که مغولها مردم مشهد را به قتل رسانیدند، بارگاه رضوی را حداقل تخریب نکردند و احتمالاً به غارت اموال و اثاثیه آن اکتفا کردند. هرچند بعضی منابع از خرابی بارگاه رضوی به دست مغولها سخن گفتهاند.
همچنین عطاملک جوینی مؤلف جهانگشا از خرابی حرم به دست مغولها چیزی نگفته است. منظومه فضل بن روزبهان خنجی در مهمان نامه بخارا که حمله مغولها را به طوس و مشهد نگاشته، بیان میکند که این حرم را خراب نکردهاند، زیرا کتیبههای سال ۶۱۲ ه. ق که قبل از این حمله بوده هنوز برجاست.
در دوره حکومت ایلخانیان فرسودگیها و احیاناً خرابیها و خسارات وارد شده به حرم بازسازی شد.
دوره تیموریان
در دوران تیموری به دنبال کوششهای شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد در سده نهم هجری، به همت همسر وی گوهرشادآغا نخستین مسجد جامع شهر مشهد (مسجد گوهرشاد) با نام وی در سمت قبلهٔ حرم که صحن جنوبی را تشکیل میدهد به اتمام رسید. بعدها صحن تیموری (عتیق) و اساس ایوانی که امروزه طلایی است توسط امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا به وجود آمد.
علاوه بر مسجد گوهرشاد دو رواق دارالحفاظ و دارالسیاده به مجموعه افزوده شد و مدرسه پریزاد، مدرسه دودر و مدرسه بالاسر سابق که در ضلع غربی دارالسیاده بود (و الان جزیی از رواق دارالولایه است) در دوران شاهرخ تیموری ساخته شدند.
دوره صفوی
در دوره صفوی بر عظمت و شکوه حرم افزودند و مناره نزدیک گنبد که در دوره غزنویان به دستور ابن معتز حاکم نیشابور برپا شده بود به امر شاه تهماسب بازسازی و طلاکاری شد و در سال ۹۳۲ ه. ق خشتهای نفیس کاشی روی گنبد را به خشتهای طلا تبدیل کردند.
در سال ۹۹۷ ه. ق یعنی دومین سال سلطنت شاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبدالله خان ازبک قرار گرفت، چون به سوی او تیری شلیک شد غضب کرد و دستور به قتلعام مردم مشهد داد به طوری که در صحن حرم خون جاری شد.
سال بعد عبدالمؤمن خان ازبک با لشکرش به مشهد حمله کرد. جمعی از مردم مشهد و به ویژه سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوی به حرم پناهنده شدند. در حالی که ایشان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمن خان و دین محمد سلطان به اتفاق عدهای از جنجگویان خود وارد صحن شده و پناهندگان را قتلعام کردند. چنان خشمگین بودند که شعله خشم و غضب آنها جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمیشد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون میکشیدند و با کمال قساوت میکشتند. چنان که میر محمد حسین مشهور به «میربالای سر» که از سادات متقی مشهد بود و پیوسته در بالای سر علی بن موسی الرضا به تلاوت قرآن مشغول بود را دو نفر از ازبکان در کنار ضریح با شمشیر پاره پاره کردند. زنان و کودکان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتلعام وحشیانه نزدیکان و خویشان خود بودند. سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهای مرصع طلا و نقره و شمعدانها و همچنین میل طلای بالای گنبد و بسیاری از ظرفها و فرشها و کتابهای کتابخانه را به غارت برده و زنان و کودکان را به اسیری به ماورایالنهر بفرستند. بعدها عبدالمؤمن خان به سختترین شکل به دست افراد خود کشته شد.
در دوران شاه تهماسب صفوی، پس از جمع آوری خشتهای کاشی، گنبدی با روکش طلا بر فراز گنبد پیشین بنا شد. این همان گنبدی است که امروزه در نمای بیرونی وجود دارد.
در سال ۱۰۰۹ ه. ق که شاه عباس صفوی از پایتخت آن روز، اصفهان، پیاده به مشهد رفت، مدتی در مشهد ماند و دستور داد که گنبد حرم، بار دیگر با خشتهایی از مس و روکش طلایی پوشیده شود و این کار به دست کمالالدین محمود یزدی انجام شد. بر پایه آن چه در کتیبه گنبد دیده میشود، این کار در سال ۱۰۱۰ ه. ق آغاز شده و در سال ۱۱۱۶ ه. ق به پایان رسیدهاست. متن کتیبه گنبد که اثر خوشنویس ایرانی علیرضا عباسی است، و با حروف طلایی بر زمینه فیروزهای به خط ثلث نوشته شده، چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم من عظایم توفیقات الله سبحانه ان وفق السلطان الاعظم مولی ملوک العرب و العجم صاحب النسب الطاهر النبوی و الحسب الباهر العلوی تراب اقدام خدام هذه الروضة المنورة الملکوتیة مروّج آثار اجداده المعصومین السلطان ابن السلطان ابوالمظفر شاه عباس الموسوی الصفوی بهادرخان. فاستسعد بالمجیی ماشیاّ علی قدمیه من دارالسلطنة اصفهان الی زیارة هذا الحرم الاشرف و قد تشرّف بزینة هذه القبة من خلّص ماله فی سنة الف و عشر و تمّ فی سنة الف و ستةعشر.
همچنین به فرمان شاه عباس اقدامات و تحولات دیگری نیز در قلمرو حرم صورت گرفت ازجمله توسعه صحن عتیق، احداث ایوان شمالی و اتاقها، غرفهها، سردرها، و ایوانهای شرقی و غربی آن ایجاد رواق توحیدخانه و نیز گنبد الله وردیخان. از آنجایی که شاه عباس به آستانه امام رضا توجه ویژه داشت، دستور داد تا هر کس به زیارت آن جا رفته باشد میتواند عنوان «مشهدی» را مانند حاجی و کربلایی بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت.
در سال ۱۰۸۴ ه. ق و در زمان شاه سلیمان صفوی، در پی زمین لرزهای، گنبد حرم هم آسیب دید و شماری از خشتهای طلایی آن از جا کنده شد. وی دستور داد تا گنبد بازسازی شود و کتیبهای بر آن افزوده گردد که این رخداد را حکایت نماید. این کتیبه اکنون به صورت چهار ترنج در اطراف گنبد دیده میشود.
من میامن منن الله سبحانه الذی زین السمای بزینة الکواکب و رصع هذه القباب العلی بدرر الدراری الثواقب ان استسعد السلطان الاعدل الاعظم و الخاقان الاکرم الافخم اشرف ملوک الارض حسبا و نسباً و اکرمهم خلقاً و ادبا مروج مذهب اجداده الایمة المعصومین و محیی مراسم آبایه الطیبین الطاهرین السلطان بن السلطان شاه سلیمان الصفوی الموسوی بهادرخان بتذهیب هذه القبة العرشیة الملکوتیة و تزیینها و تشرّف بتجدیدها و تحسینها اذا تطرق الیه الانکسار و سقطت لبناتها الذهبیة التی کانت تشرق کالشمس فی رابعة النهار بسبب حدوث الزلزلة العظیمة فی هذه البلدة الکریمة فی سنة اربع و ثمانین و الف و کان هذه التجدید الجدید فی سنة ثمانین و الف. کتبه محمدرضا امامی.
دوره نادری
ایوان صحن تیموری که در دوره سلطان حسین بایقرا ساخته و توسط شاه عباس اول توسعه یافته بود بهفرمان نادرشاه طلاکاری گردید. و دیوار حرم نقاشیهایش تجدید شد و گلدستهٔ شمالی صحن انقلاب بر فراز ایوان عباسی که توسط شاه عباس اول توسعه یافته بود، ساخته و طلاکاری شد و ایوان جنوبی صحن عباسی نیز طلاکاری شد.
دوره قاجاریه
در عهد فتحعلی شاه قاجار رواق دارالضیافه و سومین ضریح احداث شدند.بنای صحن آزادی (صحن نو) در سال ۱۲۳۳ به فرمان ناصرالدین شاه ساخته شد و ایوان غربی آن طلاکاری شد.
احداث رواق دارالسعاده در محوطه بین صحن آزادی و رواق کنبد حاتمخانی در سال ۱۲۵۱ قمری و بنای مدرسه علینقی میرزا (که بعداً به رواق دارالذکر تبدیل شد)، در این دوره انجام شد.
دوره پهلوی
در زمان محمدرضا پهلوی طرح توسعه حرم با نظارت عبدالعظیم ولیان استاندار استان خراسان (بزرگ) و نایبالتولیه آستان قدس رضوی به انجام رسید. در سال ۱۳۵۳ خورشیدی خشتهای طلایی گنبد که شفافیّت خود را از دست داده بود، برداشتند و آن را پس از رنگآمیزی مجدّد با آب طلا، در جای خود قرار دادند.
در این دوره بناهای موجود در اطراف مجموعه که مربوط به سدههای اخیر بودند کاربریشان تغییر یافت و اکثراً تغییرات اساسیای یافتند و به صحنهای حرم تبدیل شدند مانند:بنای مسجد زنانه، مسجد ریاض، گنبد اپک میرزا، رواق پس پشت، راهرو سقاخانه، محل چهلچراغ سابق، محل کشیک خانه خدام و بعضاً محلهایی مانند مدرسهها تیمچهها یا فضاهای خالی به صورت رواقهای دارالفیض، دارالشکر، دارلرشرف، دارالسلام، دارالذکر، دارلعزه و دارلعباده درآمدند و صحن موزه (رواق کنونی امام خمینی) و تعویض صندوق عباسی به صندوق سنگی حاج حسین حجارباشی و نصب ضریح چهارم و نوسازی نقارهخانه نیز مربوط به این دوران است.
دوره جمهوری اسلامی
در دوره پس از انقلاب اسلامی در ایران طرح توسعه این حرم با جدیت دنبال شد و این مجموعه شاهد گسترش فوقالعادهای بود و در سال ۱۳۵۹ فضای داخلی بنای حرم توسعه و ایستایی گنبد افزایش یافت و دربهای ورودی به بنای حرم در سمت پیش روی و پایین پای مزار، گشایش یافت
صحن جمهوری اسلامی، جامع رضوی، هدایت، کوثر و رواق امام خمینی در این دوره ساخته شده است و مجموع مساحت مجموعه از ۱۲ هکتار که در دورههای گذشته ساخته شدهبودند (تا سال ۱۳۹۲) به ۷۰ هکتار رسید.
حوادث
این عکس از ضلع جنوب شرقی در سال ۱۲۹۰ برداشته شده و روز بعد از واقعه توپ بستن گنبد به وسیله ارتش روسهای تزاری را نشان میدهد. آثار تخریب در جای جای گنبد طلا به چشم میخورد.
حرم علی بن موسی الرضا طی چنده سده اخیر در اثر ۴ حادثه دچار تخریبهای جزیی و کلیای گردید.
- در اثر یورش عبدالمومن خان ازبک در سال ۹۷۷ طلا کوبیها و زیورآلات گنبد و گلدستههای حرم به تاراج رفت که توسط شاه عباس صفوی در بین سالهای ۱۰۱۰ -۱۰۱۶ هجری قمری ترمیم شدند.
- در سال ۱۰۸۴ هجری قمری زلزله شدیدی در مشهد رخ داد که سطح خارجی گنبد ترک برداشت و تعدادی از خشتهای زراندود ریخت که شاه سلیمان صفوی گنبد را تعمیر و تجدید طلا کرد که جریان این طلاکاری توسط محمد رضا امامی خوشنویس در چهار ترنج دور گنبد نوشته شده است.
- در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی روسها گنبد را به توپ بستند و نقاطی را در بدنه گنبد به اندازه کله قند سوراخ کردند که هنوز جای تعمیرها از درون گنبد قابل مشاهده است و در سال ۱۳۳۱ نیرالدوله والی خراسان دستور تعمیر آن را داد.
- در عاشورای ۱۳۷۳ در یک حمله تروریستی در اثر انفجار بمب در حرم ۲۶ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند. خرابیهای حاصله بر بنا کم بود و فقط بخشی از کاشیکاریها و آینهکاریهای قدیمی آسیب دیدند که بعداً تعمیر شدند و پس از آن تاکنون در قسمت ورودیهای مجموعه خادمهایی برای بازجویی بدنی و وسایل زایرین، خدمت میکنند رای اطلاعات بیشتر مقالهٔ بمبگذاری در آرامگاه علی بن موسی را مطالعه کنید.
- -------------------------------------------------------------------------------------
بنای حرم
بنای حرم قدیمیترین و اولین بنای مجموعه آستان قدس رضوی است که مزار علی بن موسی الرضا در زیر آن قرار دارد.
مزار
مزار (بقعه) علی بن موسیالرضا در بالای سر مزار هارون در زیر گنبد بخش مرکزی و اصلی مجموعه آستان قدس درواقع شده است.
ابن بطوطه در سفرنامهٔ خود (روضاتالجنات) صندوقیهایی که بر روی مزار هارون و علی بن موسی الرضا بوده است را شرح داده است و تا اوایل سده ۸ هجری قمری صورت قبر (سنگ قبر) هارون موجود بوده و پس از تسخیر شهر طوس و سناباد توسط سربداران صورت قبر هارون به کلی محو شده است.
موقعیت مزار
در سال ۱۹۳ هجری قمری هارون درگذشت و وی را دقیقاً در زیر قبه در مرکز بنا دفن کردند و پس از ۱۰ سال علی بن موسیالرضا را در بخش غربی در بالای سر هارون دفن کردند که مزار وی به صفهٔ غربی نزدیک بود. پس از نصب جعبه و ضریح تنگنایی به عرض ۸۵ سانتیمتر در بخش غربی بنا به وجود آمد و حرکت زایرین را محدود ساخت. در سال ۱۳۴۴ دیوارهٔ غربی بنا که وزن گنبد بر روی آن قرار داشت و ضخامت حدودی ۳ متر داشت را با نهایت مهارت تراشیدند و ۲ متر از آن را عرصهٔ درونی حرم افزودند که در نهایت تنگنای ذکر که در بالای سر مزار قرار داشت به ۳٫۵ متر رسید و افزون بر آن یک دهانهٔ بزرگ به عرض ۴ متر در دو طرف آن دو گذرگاه کوچک هر یک به عرض ۱٫۷ متر بین بنای حرم و مسجد بالاسر احداث گردید.
سنگ مزار
- نخستین سنگ مزار مربوط به سده ششم هجری قمری است این سنگ به طول ۴۰ سانتیمتر و عرض سی سانتیمتر به قطر ۶ سانتیمتر از جنس مرمر است.
- دومین سنگ مزار که هماکنون بر روی مزار موجود در سرداب قرار دارد، از جنس مرمر آهکی سفید رنگ به ابعاد شصت در چهل سانتیمتر است.
- سومین سنگ مزار سنگی است از معدن توران پشت یزد به رنگ سبز چمنی به ابعاد ۲٫۲۰ در ۱٫۱۰ به ضخامت یک متر با وزن ۳۶۰۰ کیلوگرم است که بر طبقه همکف موجود است که همزمان با نصب ضریح پنجم در سال ۱۳۷۹ در طبقه همکف در حرم قرار داده شد.
- -------------------------------------------------------------------------------------
صندوق
محمد ولیخان اسدی نایب التولیه به همراه تعدادی از رجال سیاسی و نظامی مشهد در تاریخ ۱۳۱۱ در حال تعویض جعبه چوبی مرقد علی بن موسی الرضا
صندوق جسمی چوبی بود که جدای از ضریح و سنگ مزار بود و که صندوقها از سده ۶ هجری قمری تا سال ۱۳۷۹ بر روی مزارها قرار داده میشدند.
- نخستین صندوق در سده ششم هجری قمری از جنس چوب توسط انوشیروان زرتشتی از اهالی اصفهان پس از کسب شفا به حرم اهدا شد و بر روی سنگ مزار قرار داده شد و ابن بطوطه در سفرنامه خود (تحفهالنظّار) این صندوق را با روکش نقره در سال ۷۳۴ هجری قمری مشاهده کرده است.
- شاه عباس صفوی در سال ۱۰۲۲ دومین صندوق از جنس چوب فوفل را به حرم هدیه کرد که به صندوق عباسی معروف بود که سالها در سرداب بر روی مزار بود و در سال ۱۳۱۱ هجری شمسی آن را برداشتند و طلاهای روی آن را جلا دادند و زیر نظر عالمان وقت صرف خرید املاکی برای آستان قدس گردید.
- در سال ۱۳۱۱ هجری شمسی صندوقی سنگی از جنس مرمر لیمویی از معدن شاندیز به هزینه حاج حسین حجار باشی زنجانی به جای صندوق دوم قرار داده شد.
- در سال ۱۳۷۹ به کلی صندوق سوم برداشته شد و به جای آن سنگ مزار یک متری سبز رنگی قرار داده.
ضریح
دومین ضریح حضرت، ضریح فولادی مرصع است که در سال ۱۱۶۰ ه. ق. ساخته شد و واقف آن شاهرخ میرزا (فرزند رضا قلی میرزا) نوه نادرشاه افشار میباشد. این ضریح تا سال ۱۳۷۹ شمسی در طبقه فوقانی و بر فراز سنگ مزار قرار داشت تا اینکه در سال ۱۳۷۹ شمسی همزمان با نصب ضریح پنجم به طبقه تحتانی (داخل سرداب) انتقال یافت.
ضریح فولادی سادهای به ابعاد ۳*۴ متر و ارتفاع حدود ۲ متر است. این ضریح مربوط به عهد قاجاریه است و در عصر سلطنت فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۳۸ ه. ق روی ضریح نگین نشان در حرم جای گرفت. این ضریح مزین به طوق و گوی طلای جواهر نشان است و در طرف پایین پا، در مرصع تقدیمی فتحعلی شاه قاجار نصب شده بود اما پس از مدتی به علت پوسیدگی پایهها و تزلزلی که در ارکان آن به عمل آمده بود، در سال ۱۳۳۸ ه. ش برچیده شد و به موزه انتقال یافت و به جای آن ضریح چهارم روی ضریح نگین نشان (ضریح دوم) نصب شد.
در دورههای مختلف ضریحهای متفاوتی بر روی سنگ مزار علی بن موسیالرضا قرار داده شد.
- اولین ضریح:اولین ضریح مربوط به سده دهم هجری قمری از جنس چوب و طلا و نقره بوده است که در زمان شاه طهماسب صفوی در سال ۹۵۷ هجری قمری بر روی مزار قرار دادهاند که در کتیهٔ دور آن سوره هل اتی به خط ثلث نوشته شده بود.
- دومین ضریح:پس از فرسوده شدن ضریح نخستین، دومین ضریح از جنس فولاد مرصع معروف به نگیننشان در سال ۱۱۶۰ هجری قمری توسط شاهرخ میرزا نوهٔ نادرشاه افشار به حرم هدیه گردید که مزین به یاقوت و زمرد بود و هماکنون در زیر ضریح چهارم در سرداب بر روی مزار قرار دارد.
- سومین ضریح:در سال ۱۲۳۸ هجری قمری در زمان فتحعلی شاه ضریح فولادی سادهای به ابعاد ۳ در ۴ متر به ارتفاع دو متر بر روی ضریح دوم نصب شد که این ضریح دارای ورقههای طلاکوب و طوقهای طلای جواهر نشان میباشد و بر روی آن سوره هل اتی و یس به خط ثلث نوشته شدهاست که در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی به علت پوسیدگی پایههایش به موزه آستان قدس رضوی انتقال داده شد.
- چهارمین ضریح:چهارمین ضریح به نام ضریح طلا و نقره معروف به شیر و شکر در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی به ابعاد ۴ در ۳٫۶ و ارتفاع ۳٫۶ بر روی مزار جایگزین ضریح سوم به نحوی که ضریح دوم را دربر میگیرد بر روی مزار قرار داده شد و هماکنون در سرداب بر روی سنگ مزار قرار دارد.
- پنجمین ضریح:پس از برگزاری مسابقهٔ هنری طرح محمود فرشچیان هنرمند و مینیاتوریست معروف ایرانی، برنده شد و در بین سالهای ۱۳۷۲-۱۳۷۹ ضریح به وزن ۱۲ تن و ابعاد ۴٫۷۸ در ۳٫۷۳ به ارتفاع ۳٫۹۶ از فولاد و چوب گردو ساخته شد و به مدت ۵۵ روز از ۱۳۷۹/۱۰/۲۱ تا ۱۳۷۹/۱۲/۱۶ عملیات نصب سنگ سبز رنگ و ضریح پنجم در طبقه همکف حرم قرار به طول انجامید. بر روی این ضریح سوره هل اتی و یس با خط ثلث طلا و نقره نوشته شده است و در چهار جهت ضریح ۱۴ محراب به نشان چهارده معصوم که همگی به یک محراب بزرگتر که آن نیز به کلمه الله ختم میشود، قرار دارد.
سرداب
در گذشته کف حرم نسبت به سطح زمین اطراف حدود دو متر گودتر بوده است و با توجه به بالاتر آمدن کف حرم در طول دورانهای مختلف این اختلاف شدیدتر شده و باعث شد سردابی به شکل زیرزمین شکل گیرد.
مزار (قبر) علی بن موسی الرضا حدود سه متر در زیر ضریح اصلی که در طبقه همکف حرم موجود است، در سرداب واقع شدهاست که سقف سرداب همان کف طبقه همکف حرم است. زمان دقیق به وجود آمدن سرداب مشخص نیست؛ ولی بر اساس شواهد سرداب پس از محو شدن سنگ قبر هارون در سده هشتم هجری قمری به وجود آمده است.
نویسندهٔ کتاب بدر فروزان ذکر میکند:
اصل مرقد شریف در سرداب قرار گرفته است ک سقف ان سطح زمین حرم یعنی زیر ضریح را تشکیل میدهد... و تردیدی نیست که سرداب در سدههای پنجم و ششم هجری قمری نبوده است.
در زمان نصب ضریح پنجم ضریح فولادی مرصع فولادی معروف به نگین نشان را -که در ضریح چهارم قرار داشت- به سرداب انتقال دادند؛ به نحوی که اتصالش با ضریح درون حرم برقرار شد.
در گذشته داخل ضریح دریچهای در سمت پایین پا در کف رو به سرداب وجود داشت.
رواق زیر زمینی دارالاجابه
در سال ۱۳۷۹ در دوره جمهوری اسلامی رواق دارالاجابه به مساحت ۱۹۶۵ مطابق با پلان طبقه همکف حرم در زیر زمین ساخته شد که ورود به سرداب را از طریق هشتی واقع در سمت ضلع شرقی مقدور ساخت و دریچه ذکر شده که در کف حرم بود، بسته شد.
این رواق ۱٫۶۰ پایین تر از سطح مزار واقع شده است.
سقف
سقف حرم در بخش گنبد دو پوستهای است که پوسته زیرین (قبه) که از درون حرم دیده میشود قدیمیترین سقف است که به روایتی پیش از خاکسپاری علی بن موسیالرضا موجود بوده و در اواخر سده نهم بر روی آن پوست بالایی که گنبد طلایی کنونی است را ساختند.
ارتفاع سقف حرم تا زیر نقطهٔ مرکزی حدود ۱۹ متر و تا بالای طوق گنبد ۳۱ متر است.
گنبد طلا
گنبد دارای دو پوشش است که در بالای ضریح قرار دارند: پوشش اول گنبد، سقف حرم است که مقعّر و مقرنس بوده و به آن قبّه می گویند و پوشش دوم بر فراز آن است که به آن گنبد گفته می شود. ارتفاع قبه از کف ۸۰/۱۸متراست. پوشش دوم گنبد طلا که لایة بیرونی را تشکیل می دهد و ارتفاع گنبد از کف تا انتهای بلندترین نقطه اوج محدب (راس گنبد) ۲/۳۱ متراست. فضای خالی بین قبه وگنبد ۱۳ متر و دور خارجی گنبد ۱۰/۴۲ متر می باشد. ارتفاع گنبد از طوق طلا کاری شده تا نوک گنبد، ۴۰/۱۶ متر و ارتفاع سر طوق گنبد، ۵۰/۳ متر است. بلندی ساقه تا ابتدای آجرهای زراندود، ۷۹/۴ متر است. در اطراف گنبد دو کتیبه وجود دارد. اوّلی در کمربند دور گنبد و در ارتفاع ۷۴/۶ متری در دو سطر به عرض ۹/۱ متر با حروف طلایی بر روی زمینه لاجوردی به خط ثلث جلی علیرضا عباسی است. در این کتیبه پیاده آمدن شاه عباس صفوی از اصفهان به مشهد و توفیق وی در تزیین گنبد منور و طلا کاری مجدد در سالهای ۱۰۱۰ه ش تا ۱۰۱۶ ه ش به شرح زیر درج گردیده: «به نام خداوند بخشنده و مهربان از توفیقات بزرگ خدای سبحان این بود که موفق داشت پادشاه بزرگ و آقای پادشاهان عرب و عجم، دارای نسب پاک نبوی و حسب تابناک و روشن علوی، خاک قدم های خادمین زایرین این روضه تابان ملکوتی و ترویج دهنده آثار اجداد معصومین، سلطان، زاده سلطان صاحب ظفر، شاه عباس حسینی موسوی صفوی بهادرخان که سعادت و نیکبختی نصیب او شده و با پای پیاده از پایتخت اصفهان به زیارت شریف ترین حرم تشرف یافته و نیز برای تزیین و آراستن این گنبد مطهر از دارایی خالص خود شرف اندوزی نمود، در سال هزار و ده شروع و در سال هزار و شانزده به اتمام رسانید» در قسمت وسط این کتیبه به سمت شمال گنبد، مقابل ایوان عباسی در صحن انقلاب اسلامی بر لوحی با زمینه سبز، تاریخ تجدید طلاکاری گنبد پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته شده است. متن کتیبه بدین شرح است: "درآغاز پانزدهمین قرن بعثت نبوی و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب عظیم اسلامی ایران به رهبری قاید اعظم امام خمینی تجدید طلاکاری و تعمیرات گنبد مطهر انجام پذیرفت . صفرالمظفر ۱۴۰۰ قمری" کتیبه دیگر در قسمت زیرین کتیبه کمربندی با ۴ ترنج به خط محمدرضا امامی دیده می شود. این کتیبه در سال ۱۰۸۶ هـ.ق. در زمان شاه سلیمان صفوی نوشته شده و در این ترنج ها به تعمیر، تزیین و طلاکاری مجدد گنبد اشاره شده. یکی از ترنج ها به چگونگی تعمیر گنبد، پس از زلزله سال ۱۰۸۶ اختصاص یافته و در سه ترنج دیگر آیاتی از قرآن مجید نوشته شده. مهمترین اتفاقی که برای گنبد روی داده واقعه به توپ بستن گنبد در سال ۱۳۳۰ ه- ق (۱۲۹۱ ش) به وسیله روسها می باشد.

مناره خسروگرد

مناره خسروگرد واقع در ۱۰ کیلومتری غرب شهر سبزوار، مربوط به قرن ششم هجری قمری است. این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۷۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.ارتفاع آن به ۳۸ متر میرسد و در بالای آن دو رشته کتیبه کوفی و تزیینات لوزی شکل دیده میشود. تاریخ کتیبه به سال ۵۰۵ هجری قمری است.
روستای رودمعجن

'رودمَعجَن' روستایی در شمال غرب شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان ایران است. روستای رودمعجن در ۴۸ کیلومتری شمال غرب شهر تربت حیدریه و در بخش بایگ قرار دارد از تربت حیدریه تا بایگ حدود ۲۰ کیلومتر راه است. از بایگ هم تا روستای رودمعجن حدود۲۸ کیلومتر راه را در جادهای کوهستانی و پیچ در پیچ باید پیمود تا به روستا رسید.این روستا یک منطقهٔ کوهستانی و به جهت وجود رودخانهٔ پرآب و آبشار بلند و کوههای مرتفع از مناطق مناسب برای گردشگری است.
در قدیم
فرهنگ جغرافیایی ایران (ج ۹) مینویسد: «رودمعجن دهی است از دهستانهای بایگ بخش حومه شهرستان تربت حیدریه واقع در ۴۷هزارگزی شمال غربی تربت حیدریه و ۲۲هزارگزی شمال راه شوسه عمومی تربت به کاشمر. کوهستانی است و هوایی سرد دارد. سکنه آن ۳۳۵ تن است و آبش از قنات و رودخانه تامین میشود. محصولات مهم آن غلات و، و شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی است. آبشار رودمعجن در چهارهزارگزی این ده واقع است که ۱۸ گز ارتفاع دارد.
نام روستا
اهالی خود روستا و روستاهای همجوار نام روستا را «رُذمهجن» و «رویمهجن» تلفظ میکنند. نام روستا در اسناد رسمی دورۀ قاجار «رودمهجن» آمده است. در برخی سنگ قبرهای قدیمی نیز هنوز موجود است. در اسناد دورهٔ قاجار عمدتاً به همین صورت نوشته میشده است. قدیمی ترین سند موجود مربوط به سال ۱۲۵۴ ه. ق یعنی ۱۷۸ سال پیش به همین شکل نوشته شده و از پایان دورهٔ قاجار به «رودمعجن» تغییر یافته است. نام کنونی روستا صورت تغییر یافتهای از «رودمهجن» است که ممکن است شکل دگرگون شدهٔ «رودماهجان» و «رودماهگان» باشد.
آب و هوا
با توجه به کوهستانی بودن منطقه روستای رودمعجن دارای زمستانهایی سرد و تابستانهایی گرم و خشک میباشد ولی به دلیل وجود رودخانه در مرکز روستا و وجود باغهای سرسبز و کشتزارها و مزارع سرسبز و وجود چشمههای فراوان از آب و هوای نسبتاً معتدل برخوردار است و از جمله روستاهای معدود خوش آب و هوای شهرستان تربت حیدریه به حساب میآید به همین خاطر این روستا سالانه پذیرای صدها مسافر از راه دور و نزدیک میباشد.
هرگاه نام رودمعجن بر زبان آید بی درنگ چشمههای سرد، آب وهوای پاک، کوچهباغها و رودخانهٔ پر آب میان تنگههای سر به فلک کشیده، مزارع سرسبز و آبشار بلند با صدای مهیب آب. باغهای میوه و مناظر طبیعی و فرحبخش در ذهن انسان تداعی میشود
جمعیت روستای رودمعجن
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ آمار جمعیت این روستا چنین است:
تعداد خانوار: ۳۳۰
تعداد جمعیت: ۹۵۶ نفر: مرد ۴۳۱ زن ۵۲۵
باسوادان: ۵۶۶ نفر مرد ۲۶۸ زن ۲۸۸
بی سوادان: ۳۵۲ نفر مرد ۱۳۴ زن ۲۱۸
مناطق دیدنی رودمعجن
آبشار ۲۸ متری در چهار کیلومتری شمال رودمعجن
ماشین را باید در خود روستا گذاشت و بار و بندیل را انداخت روی دوش و راه افتاد. به رسم روستاهایی از این دست، راه رسیدن به آبشار در واقع همان مسیر رودخانهاست که از وسط باغهای روستا میگذرد. با سرعت معمولی پیادهروی، حدود ۴۵ دقیقه راه است تا آبشار. آبشار به طرز اعجاب انگیزی، پای دیوارهبلندی واقع است. انگار مثلاً وسط دو کوه بزرگ را تراشیدهاند و دالان بزرگی ساختهاند آبشار در انتهای این تنگهٔ بلند و عظیم است. آب از ارتفاع سی متری فرو میریزد و با چنان شدتی خود را بر زمین میکوبد که ذراتش مثل بخار از به هوا بر میخیزد. صدای مهیب آبشار در تنگه میپیچد و صدا به صدا نمیرسد. این بخش زیاد آفتاب نمیبیند از بسیاری بلندی کوههای اطراف انگار در ته زمین ایستادهای. در محل فرود آب، میتوان به پشت آبشار رفت و آنجا ایستاد. چون آبشار یکی دو متر از دیواره جلوتر است. عبور از زیر ضربات سنگین آب وسوسه انگیز است. مردمی که برای تماشای آبشار آمدهاند، انگار بی گذار از زیر آبشار سفرشان به نهایت نمیرسد.
۲. باغ کاظم در جنب آبشار در بلندی و زیر صخرههای عظیم درختهای گردو و سرون از دلسنگها و صخره ها روییده اند و از چشمهای که از سقف فرو می چکد زندگی و سرسبزی می گیرند.
۳. درخت چنار کهن که با چشمه آب و درختان انجیر در دامنهٔ رشته کوه شرق آبشار
۴. نقش شتر سنگی تنگه پایینتر از روستا قرار دارد. بنا بر افسانهای کهن شتری که در پی بچه اش بود ه در سنگلاخهای بالای کوه میماند و از خدا میخواهد که به سنگ تبدیلش کند.
۵. غاری در پشت آبشار که در سالهای اخیر کشف شده است.
فراوردههای کشاورزی
رودمعجنیها از قدیم به کشت گندم و جو، و جبوابت و نیز کشت و برداشت گردو، بادام، آلوچه، آلو، گیلاس، سیب و گلابی و انگور مشغول بودهاند. تولید چوب سفیدار و چنار برای مصارف ساختمانی و صنعتی از دیرباز در رودمعجن رایج بوده است. از دیگر مشاغل مردم این روستا قالی بافی و تولید ابریشم است. در سالهای اخیر عسل رودمعجن نیز از مقبولیت بسزایی برخوردار شده است.
روستای ییلاقی شاندیز

شاندیز شهری در استان خراسان رضوی در شمال شرق ایران است. جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ برابر با ۶٬۵۷۰ نفر بودهاست. از ویژگی های منحصربهفرد شاندیز، درههای مصفا و پرآبی است که به همراه درختان سر به فلک کشیده ، گلهای وحشی ، آب و هوای معتدل شاندیز و رودخانههای روانی که از دامنههای شمالی کوههای بینالود سرچشمه میگیرند مناظر زیبایی را آفریده اند و گردشگران بسیاری را در تمام فصول سال به این ناحیه می کشانند که رودهای مغان، مج، مایان، دهبار، جاغرق، کنگ و زشک از جمله این رودها میباشند.
این شهر در ۱۲ کیلومتری شمال غربی مشهد قرار دارد. شاندیز طبق مصوبه دولت و هیات وزیران در سال ۱۳۸۴ به عنوان اولویت اول و تنها منطقه نمونه بینالمللی گردشگری ایران شناخته شدهاست.
موقعیت جغرافیایی
شهر ییلاقی شاندیز از سطح دریا ۱۴۰۰ متر ارتفاع دارد و در طول جغرافیایی ۵۹ درجه و ۱۷دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۲۳ دقیقه جای گرفتهاست. این شهر از شمال به میان ولایت و از جنوب به شهرستان نیشابور و از مشرق با طرقبه و از غرب با گلمکان و چناران مجاور میباشد و دارای وسعتی حدود ۳۷٬۸۲۵ کیلومتر مربع است
به علت قرارگرفتن در دامنههای شمالی سلسله ارتفاعات بینالود و برخورداری از آب و هوای معتدل آب فراوان و باغهای وسیع و مناظر طبیعی دیدنی به عنوان یکی از کانونهای عمده مسافران و گردشگران از شهر مشهد و سراسر ایران است. این شهر دارای پوشش گیاهی انبوه و متراکمی از درختان و فضای سبز مناسبی میباشد. سراسر جنوب این شهر ارتفاعات بینالود خراسان واقع که قله شیرباد در زشک شاندیز نیز مرتفعترین نقطه استان به شمار میرود
طبق مصوبه دولت در مهر سال ۸۶ شهر شاندیز و شهر طرقبه از بخش به طور مشترک به شهرستان طرقبه شاندیز ارتقای یافتند.
آب وهوا
آب وهوای شهر شاندیز معتدل میباشد و با توجه به طبیعت سرسبز، پوشش گیاهی، درختان انبوه و متراکم، رودخانه، ارتفاعات جنوبی و غربی شهر، در تابستانها آب و هوایی خنک و زمستانهایی بسیار سرد دارد .میانگین دمای سالانه آن نیز ۲۵ درجه میباشد.
تاریخچه
با توجه به شواهد این منطقه قبل از ورود دین اسلام نیز مسکونی بوده و با توجه به این که راه قدیم مشهد به نیشابور از این منطقه میگذشته دارای رونق فراوانی بودهاست.
به توپ بستن قلعه تاریخی شاهاندژ (شاندیز) توسط حسامالسلطنه حاکم خراسان در عهد قاجاریه یکی از مهمترین حوادث تاریخی این شهرستان است که در کتاب روضهالصفای ناصری بدان اشاره شدهاست. به توپ بستن قلعه تاریخی این شهر به علت نافرمانی مردم شاندیز (شاهاندژ)از حکومت ظالم مرکزی صورت گرفتهاست.مردم شاندیز به فرماندهی سرداریوزباشی حسن خان شاهاندژی(شاندیزی)مقاومت جانانه درمقابل سپاه قاجار ازخودنشان میدهندوبعدازمقاومت چندروزه،قلعه تاریخی شاهاندژ به توپ بسته شده واموال اهالی شهر به غارت رفته وسردارحسن خان شاندیزی نیز درراه دفاع ازمردم وشهر کشته میشود.
وجه تسمیه

در کتاب مطلعالشمس از اعتماد السلطنه درباره وجه تسمیه این شهر گفته شده، شاندیز راقبلاً «شاهدژ» یا «شاهدیز» به معنای شاهقلعه مینامیدند و در ابتدامردم شاندیز به خاطر در امان بودن از حملات راهزنان و همچنین استفاده از موقعیت منطقهای در بالای تپهای مشرف به رودخانه و در قلعه شاندیز مسکن داشته و از سالهای ۷۸۰ تا ۸۰۰ هجری قمری به محل فعلی شهر نقل مکان کردهاند.
روضه الصفا شاندیز را شاهان دژ نامیده به معنی قلعه منسوب به شاهان حافظ ابرو در قرن نهم در کتاب جغرافیای تاریخی خراسان از شاندیز با عنوان شاندز یاد کردهاست و به مرور زمان این کلمه تغییر کر ده و به شکل امروزی شاندیزshandizدرامدهاست.
'نماد شهر شاندیز درخت چنار ۲۷۰۰ ساله این شهر است که در یک مقطع زمانی (حدوداچهل سال پیش) به عنوان نشان وآرم شهرداری شاندیزنیز به کار میرفتهاست. به گفته اهالی داخل تنه این درخت قطور آنقدر وسیع بوده که درداخل درخت چنارشاندیزچند مغازه قهوه خانه ،قصابی وکفاشی و...وجودداشته است.درخت چنارقدیمی3هزارساله شاندیزقدیمی ترین موجودزنده این شهرستان است. اطراف این چناردرحال حاضر میدان امام خمینی=مرکزشهرشاندیز)بطورفعال به عنوان مرکز سیاسی اجتماعی اقتصادی شناخته می شده است ومرکز تجمع وگردهمآیی هاومراسم مختلف مردم شهرشاندیز مختلف بوده است ./
محصولهای مهم و سوغات شاندیز
مهمترین محصول تولیدی باغی در این شهر گیلاس است. سوغات مهم این شهر، صنایع دستی و به ویژه پوستیندوزی است.پوست و محصولات پوستی سوغات معروف و ناب این شهر است و کلیه محصولات پوستی مانند کت و کلاه و ...از شهر شاندیز به دیگر شهرهای ایران ارسال میگردد. غذای معروف شاندیز، شیشلیک شاندیز است که از شش تکه گوشت گوسفند با روش پخت مخصوص تهیه میشود و شهرت جهانی داشته و در بسیاری نقاط ایران و جهان رستورانهایی با نام این شهر زیبا وجود دارد که به عر ضه غذای لذیذ شیشلیک شاندیز میپردازند.
دیدنیهای شهر
مراکز تفریحی
از مهمترین مراکز تفریحی و دیدنی شهر شاندیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مسجدجامع تاریخی شهر شاندیز
- پارک جنگلی شاندیز در غرب شهر شاندیز
- مجموعه توریستی رفاهی تفریحی گلستان شاندیز
- مجموعه توریستی و گردشگری رستورانهای پدیده شاندیز +مرکر خرید و تفریحات پدیده شاندیز
- روستاهای سردسیر و خوش اب و هوا و سرسبز ابرده و زشک از توابع شهر شاندیز
- خیابان زیبای آبشار
- رصدخانه نجوم رضوی شاندیز
- پیست اسکی ابرده (شیرباد)
- پیست موتور سواری ویرانی
- تله کابین زشک شاندیز (درحال ساخت)
آثار تاریخی
- آرامگاه شیخ حافظ ابردهی: بقعه و بنایی در غرب شهر شاندیز ابتدای روستای ابرده که متعلق به حافظ بهایالدین عمر ابردهی از مهمترین شیوخ خطه توس بوده وی به سال ۵۸۹ بودهاست
- اخی علی قتلقشاه: وی که پس از شیخ عبدالله غرجستانی به عنوان خلیفه و بزرگترین شیخ فرقه کبروی در ویرانی مستقر بوده به روایت مو لف مجمل فصیحی در سال هشتصد در گذشتهاست اگر چه منابع اولیه محل دفن علی اخی را ذکر نکردهاند لکن مرحوم عبد الحمید مولوی مقبره واقع در لنگر ویرانی شاندیز را مدفن همین شیخ معرفی کردهاست
- رباط تاریخی ویرانی شاندیز: رباط بنایی تقریباً مستطیل شکل ساخته شده و از آجر و سنگ و ملاد است این بنا بیشتر در حاشیه مشهد – شاندیز قرار دارد و ۳۰۰ متر از جاده فاصله دارد و از آنجایی که ویرانی بر سر راه مشهد و توس به نیشابور از طریق شاندیز قرار داشته محل استراحت کاروانهای زیارتی بودهاست
- درخت چنار کهن شاندیز: درخت چنار کهن و تاریخی شهر شاندیز که هنوز هم در مرکز شهر واقع است تاریخ دور و درازی را نشان میدهد. قدمت آن بیش از ۱۰۰۰ سال است.
- سنگ نگارههای شتر سنگ درخت بید شاندیز؛ اطلاعاتی دقیقی از این سنگ نبشتهها در دسترس نیست
- بقایای قلعه تاریخی شاهاندژ شاندیز
*********************************************************************
موسیقی مقامی و رقص های آیینی تربت جام
موسیقی تربت جام چیز دیگری است .
یکی از نابترین مکملهای آداب و رسوم تربت جام رقصهای آیینی و انواع موسیقی میباشد. هم اکنون صدها هنر مند در این شهر موسیقی مقامی را با دوتار مینوازند و ساز و دهل هم در رقصهای آیینی جای خود را دارد . صدها نوع موسیقی و آواز که بیشتر جنبه آیینی دارد در تربت جام رواج دارد مقامهای معروف اشتر خجو الله مدد و مقام جل و دیگر مقامها در مراسم مختلف اجرا میگردد.
میان رقص های آیینی معروف در تربت جام می توان به رقص اپرو و مراسم تمنای باران اشاره کرد. رقص چوب بازی تربت جام شهرت جهانی دارد.
*****************************************************************************************
اگر چه اکنون فقط هنرمندان محلی و پیران منطـقه لباسهای محلی را میپوشند اما این لباس ریشه بسیار کهنی دارد و هریک از اقسام آن فلسفه و تعریف خاص خود را دارد. لباسهای محلی منطقه عبارتند از پیراهن ۴۰ تریزه و شلوار سفید، جلیقه سیاه، پی تاوه، کلاه و مندیل(۱۵)(دستار)، کفشهای مخصوص و دستمال ابریشمی که جداگانه هریک از آنها را مورد بررسی قرار میدهیم؛
*****************************************************************************************
۱) پیراهن و شلوار سفید
پیراهن و شلوار سفید که در قدیم دو نوع بوده. در گذشته ۲ قشر از مردم به نامهای خوانین و کشاورزان زندگی میکردهاند که به فراخور حال هر یک لباس مخصوص خود را داشتهاند. لباس خانها به بَرچاک معروف بوده. بدین معنی که از دو سمت راست و چپ دامن برش خورده و به دو تکه جلویی و عقبی تقسیم میشود که اکنون به لباس پاکستانی یا افغانی در بازار عرضه میشود و لباس کشاورزان همین لباس ۴۰ تریزه بوده است. این پیراهن از برشهای متعددی که تریزه (تکه) نام دارد دوخته میشده است. ویژگی بارز این لباس دامن چین دار آن است که در زمان برزیگری محصول را در آن جمعآوری میکردند. این در حالی است که در دامن برخی از این لباسها حدود ۴۰ کیلوگرم گندم جا میگرفته است. همچنین دامن ۴۰ تریزه در زمان چرخشهای بازیگران به سان چتری باز میشود.
*****************************************************************************************
۲)جلیقه سیاه
جلیقه سیاه در برابر لباس سفید نشاندهنده تاریکی در برابر روشنایی و نور است. ۳) پی تابه = پا تابه
پی تابه = پا تابه (که در محل به آن «پی تََوَه» یا «پَتَک» میگویند).
بافتههایی است پشمین که بر پا میپیچیدند که هم محافظ پا از یخ زدن در فصل زمستان باشد و هم پا را از گزش و نیش امثال مار و عقرب و آسیب خار و خاشاک محافظت نماید. کلاه و مندیل عبارتند از کلاه قرص و دستاری که بر سر میبندند. این دو نیز محافظ سر و صورتند. کلاه معمولاً از الیاف سیمی مرغوب و با آستری مخمل ساخته میشده است. مندیل نیز در گذشته از جنس کرباس بوده ولی اکنون مرغوبترین آن از جنسی به نام فاج است.
*****************************************************************************************
3)چارق یا چقه
کفشهای مخصوصی هستند که در قدیم استفاده میشدند. چارق پا افزاری چرمی در دو نوع «رُوّی» و «اُوّی» بوده که اولی در مواقع پیاده روی و راه پیمایی و دومی در مواقع آبیاری کشت یا به اصطلاح محلی «اوگیری» مورد استفاده قرار میگرفتهاند. چقه که تلفظ درست آن «چُقِّی» است، عبارت بوده از کفی یِ تخت و نسبتاً پهنی با رویهای کلاً چرم که کفی و تخت در اصطلاح به صورت «گُوّمیشی» به هم دوخته میشده است.
*****************************************************************************************
4) دستمال ابریشمین:
اگرچه غالب بازیگران آن را به گوشه راست لباسشان میآویزند ولی چنین بر میآید که دستمال در لباس قدیم جایگاهی نداشته و در آن زمان سارُق یا روسری (چارقَد)( سفید و مندیل مانندی بوده که آنرا به کمر میبستند.این سارُق یا چارقَد استفادههای متعددی داشته است. مثلا در موقع رفتن سر زمین در آن نان و آذوقه روز را میبستند و با خود میبردند. همچنین چون در موقع کار عرق میکردند و بعد از فراغت از کار ممکن بود سرما خورده و کلیه درد و کمر درد بگیرند، لذا از سارُق به عنوان وسیلهای برای گرم نگه داشتن بدن استفاده میکردند.امروزه بیشتر مردم از کت و شلوار که به صورت یک لباس رسمی پذیرفته شده همانند دیگر نقاط عالم استفاده میکنند اما در مراسمی چون عید مبارک فطر و قربان اگر این لباس در دسترس باشد حتما" میپوشند .
***********************************************************************
دیدنیهای شهرستان نیشابور
شهرستان نیشابور یکی از شهرستانهای مهم استان خراسان رضوی است. شهر نیشابور مرکز این شهرستان است. شهرستان نیشابور پس از شهرستان مشهد با جمعیتی نیم میلیون نفری به عنوان دومین شهرستان پرجمعیت خراسان رضوی شناخته میشود.
نیشابور از شهرستانهای شمالی استان خراسان رضوی میباشد. شهرستان نیشابور، از شمال با شهرستان قوچان از شرق با چناران و مشهد از جنوب با تربت حیدریه و کاشمر از غرب با سبزوار و از شمال غرب با فاروج از استان خراسان شمالی مرتبط است و در مسیر جاده ابریشم و مسیر ترانزیتی تهران-مشهد-افغانستان واقع میباشد. سالانه میلیونها زایر آرامگاه امام رضا از آن عبور میکنند و همچنین از طریق دو جاده فرعی به قوچان و کاشمر نیز متصل است. در نتیجه این شهرستان، از موقعیت ژیوپلیتیک بسیار خوبی برخوردار میباشد.
این شهرستان به دلیل داشتن نقاط مرتفع و پست دارای آب و هوای متفاوت است. به دلیل بارندگی سالیانه نسبتا زیاد اید شهرستان دارای کشاورزی گسترده و فضای سبز وسیع میباشد. هوای بخشهای سرولایت، قدمگاه، فدیشه و حومه معتدل و هوای قرای و قصباتی که در کوه و درههای بینالود واقع شدهاند سرد است، لیکن دهستان عشقآباد و طاغنکوه که در جنوب این شهرستان قرار دارند شوره زار و گرمسیر است به خصوص در فصل بهار و پاییز بادهای شدیدی در این محل میوزد، در بعض سالها بر اثر شدت وزش باد قسمتی از زراعت اهالی زیر شن مستور میشود.
---------------------------------------------------.
نیشابور شامل چهار بخش، هفت شهر و ۱۳ دهستان به شرح زیر میباشد:
بخش مرکزی به مرکزیت شهر نیشابور و شامل دهستانهای درب قاضی به مرکزیت روستای خوجان - دهستان ریوند به مرکزیت روستای شادمهرک - دهستان مازول به مرکزیت روستای قطن آباد - دهستان فضل به مرکزیت روستای ابوسعدی
بخش زبرخان به مرکزیت شهر قدمگاه رضوی و شامل دهستانهای اردوغش به مرکزیت روستای ساحل برج و اسحاق آباد به مرکزیت روستای اسحاق آباد. در بخش زبرخان به جز شهر قدمگاه، شهر دررود (نگین سبز بینالود) و شهر خروین (ماسوله خراسان) قرار دارند. این بخش صنعتی و کشاورزی است و خوش آب و هواترین منطقه نیشابور است.
بخش سرولایت به مرکزیت شهر چکنه و شامل دهستانهای سرولایت به مرکزیت روستای عبداله گیو و دهستان برزنون به مرکزیت روستای برزنون.
بخش میان جلگه به مرکزیت شهر عشق آباد و شامل دهستانهای عشق اباد به مرکزیت شهر عشق اباد و دهستان غزالی به مرکزیت روستای فدیشه و دهستان بلهرات به مرکزیت روستای گلبوی سفلی.
---------------------------------------------------.
جلگه نیشابور از شمال و شرق به بلندترین ارتفاعات استان؛ یعنی، ارتفاعات معروف بینالود از جنوب به ارتفاعات کوه سرخ کاشمر و چهل تن تربت حیدریه و از غرب به کویر سبزوار ختم میشود و از حاصلخیزی بسیار بالایی برخوردار است، به طوری که این شهر را به آب و هوای خوب و باغات سرسبز و تنوع میوههایش میشناسند. اکثر مناطق حاصلخیز و پر جمعیت در شمال این شهرستان قرار دارند، به طوریکه ۶ شهر از هفت شهر آن نیز در این منطقه واقع شدهاند و رودخانههای بسیاری در آن جریان دارند که مهمترین آنها رودخانه کال شور سبزوار است که از ارتفاعات این شهرستان سرچشمه گرفته و پس از عبور از سبزوار به دشت کویر میریزد و سایر رودخانهها عبارتاند از درود، خور، بوژان، باغرود، میرآباد، طاغان، بار، بقیع و سرولایت. ارتفاعات این شهرستان هرچند در ردیف صد قله بلند ایران قرار دارند اما به دلیل شباهت به رشته کوههای البرز، از زیبایی کم نظیری برخوردارند. بلندترین قله این شهرستان یعنی بینالود با ارتفاع ۳۲۱۱ متر به بام خراسان شهرت دارد و در نزدیکی روستای بوژان قرار دارد. سایر قلل عبارتاند از شیرباد به ارتفاع ۳۱۴۰ متر، طاغنکوه به ارتفاع ۳۰۶۹ متر، بقیع (۲۷۱۳ متر)، عطاییه (۲۳۱۰ متر)، گرماب (۲۰۷۶ متر)
---------------------------------------------------.
گویش فارسی زبانان این شهرستان گویشی منحصر بفرد و خاص بین فارسی زبانان دیگر مناطق است. در این گویش کلمات اصیل فارسی و پهلوی به وفور دیده میشود. همچنین زبان ترکی خراسانی، و کردی گویش کرمانجی در شهرستان نیشابور رایج است.
از جاذبه های نیشابور می توان به آثار باستانی ، اماکن فرهنگی تاریخی ، امام زاده ها ، آرامگاه بزرگان ، دیدنی های طبیعی ومجموعه های تفریحی اشاره کرد.
آتشکده نیشابور
بقایای شهر کهن
تپه ترباباد
تپه های شادیاخ
حفاری های شادیاخ
مزار مهروا یا مزار شه میر
روستای مهروا
محوطه باستانی خسروآباد
دژباستانی بازه چنار
بنای گنبد کلیدر
مقبره کرد و خان
قلعه دختر دهنه ی حیدری
قلعه دمیر خان
برج آسیاب
سردابه ی ماروسک
اماکن فرهنگی تاریخی
مسجد جامع تاریخی
· مدرسه گلشن "حوزه ی علمیه"
· بازار سرپوشیده و تاریخی نیشابور
· آب انبار
· کاروان سرای شاه عباسی
· موزه خیام
· بقعه قدمگاه
· مسجد چوبی
· فرهنگسرای سیمرغ
· امام زادگان محمد محروق و ابراهیم
· فضل بن شاذان
· بانو بی بی شطیطه
· حکیم عمر خیام نیشابوری
· شیخ عطار نیشابوری
· کمال المک
· یغمای نیشابوری
معدن فیروزه نیشابور
· اردوگاه شهید رجایی باغرود
---------------------------------------------------.
آنچه از نیشابور باستانی بر جا مانده ، منطقه ای است در حاشیه جنوب شرقی شهر فعلی نیشابور که از تپه ها و محوطه های گوناگون تاریخی تشکیل شده است . قسمت اعظم نیشابور قدیم هم اکنون در دل خاک نهفته است و آثار بر جای مانده موجود محدود است به چند تپه اصلی از قبیل : تپه تاکستان، تپه آهنگران ، تپه آلب ارسلان ، تپه سبز پوشان ، مدرسه ، بازار ، قنات یا قنات تپه و تپه شادیاخ یا محله که در سطح این منطقه وسیع پراکنده شده اند .
وسیع ترین این تپه ها ، تپه آلب ارسلان است که در جنوب روستای ترباباد واقع شده و به تپه های طرب آباد یا ترباباد مشهور است.
تپه ترباباد
در اطراف نیشابور کنونی ، دو تپه وجود دارد که مدفن هنر و تمدن دیر سال این شهر است . از این تپه ها در لفظ عوام با نام های تل هلاکو ، تپه آلب ارسلان و تپه سبز پوشان یاد می شود .این محل در حقیقت مزار تمدنی است که ریشه اش به روزگار ساسانیان پیوند می خورد.
تپه های شادیاخ
محوطه شادیاخ ، در جهت غربی نیشابور کهن و سمت جنوب شرقی نیشابور کنونی ، در فاصله حدود 3 کیلومتری شهر نیشابور واقع شده است .
شادیاخ تا اوایل قرن سوم هجری باغی بود واقع در مغرب شهر کهن و خارج از آن قرار داشت . در سال 205 هجری که عبدا لله بن طاهر شهر نیشابور را به پایتختی برگزید ، بنا به درخواست اهالی ، سپاهیان خود را از درون شهر ، به باغ انتقال داد و عمارتی برای خود در آنجا ساخت . پس از آن ، شادیاخ دارالحکومه و دارالاماره بود .در اواخر قرن هفتم هجری که نیشابور کهن به کلی متروک گردید ، اهالی به محل امروزی کوچ کردند وشهر را در این مکان ساختند.
بعد از تخریب شهر نیشابور به دست سپاهیان مغول برای مدت ها اثری از نیشابور بر جای نمانده و آن عده از ساکنان نیشابور که جان سالم به در بردند به طور پراکنده در این جا و آن جا و با نا امیدی تمام زندگانی می کردند ، تا این که شهر فعلی نیشابور در دوره تیموری در قسمت شمال غربی شهر قدیم و به فاصله حدود 5 کیلومتر خرابه های شهر قدیم ساخته شد .
این شهر دارای 4دروازه بود که معروف به دروازه های عراق ، مشهد ، باغات یا پاچنار و دروازه ارگ بودند یگانه اثر کامل باقی مانده از آثار باستانی شهر نو بنیاد نیشابور ، مسجد جامع آن است که در سال 899 هجری قمری ، همزمان با فرمانروایی سلطان حسین بایقرا ، توسط پهلوان علی کرخی فرزند بایزید ساخته شده و از بناهای قرن نهم هجری قمی است .
این بنای تاریخی، در مرکز شهر نیشابور و در حاشیه جنوبی خیابان امام خمینی ره ، در ضلع غربی چهار راه اصلی شهر ، چهار راه انقلاب قرار دارد . در کنارذ مسجد مدرسه ای نیز توسط پهلوان کرخی ساخته شده که در دوران پهلوی با عبور خیابان امام این مدرسه خراب شده است ، مدفن پهلوان علی کرخی نیز در داخل این مدرسه بوده که اکنون در زاویه ی شمال شرقی بیرون مسجد جامع واقع شده است.
--------------------------------------------------------------------
بازار سرپوشیده و تاریخی نیشابور
بازار تاریخی نیشابور ، از جمله بازار های سرپوشیده منحصر به فرد در استان خراسان است که قدمت آن به دوره صفویه می رسد . در داخل این بازار تعدادی سرا ، کاروان سرا ، تیمچه ،و حمام وجود دارد .کاروان سرای مستوفی ، یکی از تیمچه هایی است که درون این بازار تاریخی وجوددارد که دو دهنه ورودی آن یکی در حاشیه جنوبی خیابان امام خمینی و ورودی دیگر با در بزرگ چوبی به بازار می شود .حمام مرمر ، یکی دیگر از جاذبه های این بازار تاریخی است که قدمت بسیار دارد اما امروز خرابه ای بیش نیست .
--------------------------------------------------------------------
آب انبار
در مقابل بازار سرپوش ، بازار نو قرار دارد که در گذشته ، سقف این بازار نیز به صورت گنبدی ، پوشیده بوده ، با عبور خیابان امام خمینی از این مکان ، سرپوش ها خراب شده است.
آب انبار در زیر زمین واقع شده است و 20 تا 23 پله تا سطح زمین فاصله دارد ، و امروز قهوه خانه ای است که دارای سقف های گنبدی شکل باد گیر است . محیطی زیبا ، خنک ، آرام و یاد آور روزگاران گذشته است .
بعد از این آب انبار ، تیمچه ای است که مدتی در اختیار ژاندارمری بوده، مدتی تجارت خانه شده ، کم کم از رونق افتاده است .
--------------------------------------------------------------------
کاروان سرای شاه عباسی
این کاروان سرا در دوره صفویه ودر خارج از دروازه شهر یعنی دروازه مشهد احداث شده است .
این کاروان سرا در اواخر دوره ی قاجاریه و اوایل عصر پهلوی ، جهت اسکان و نگهداری ایتام و مستمندان و سپس مدتی به عنوان پادگان ژاندارمری مورد استفاده قرار گرفت .
هدف از احیای این این کاروان سرا ، حمایت از صنایع دستی و هنرهای سنتی و بومی منطقه است .
--------------------------------------------------------------------
بقعه قدمگاه
بقعه ی زیبایی است از قرن 11 هجری به صورت هشت گوش با ایوان های بلند و طاق نماهای دو طبقه ، مزین به کاشی های خشت هفت رنگ و گچ بری هایی که در وسط باغ بزرگی قرار دارد ، از کتیبه ی تاریخی آن چنین مستفاد می شود که بنا به امر شاه سلیمان صفوی در سال 1091 هجری ساخته شده است و علت وجه تسمیه آن به قدمگاه به واسطه وجود یک پارچه سنگ است که بر روی آن اثر دو قدم بزرگ منسوب به جای پای حضرت رضا ، ثامن الایمه[ ع] دیده می شود .
--------------------------------------------------------------------
مسجد چوبی
این مسجد که در ایران و جهان منحصر به فرد است ، 200 مترمربع زیر بنا دارد . در ساختمان این بنا ، حدودا سیزده تن از انواع چوب های صنعتی به کار رفته است .
از امکانات این مسجد می توان به آشپزخانه ، کتاب خانه ، وضو خانه و ... که همگی از چوب ساخته شده است ، اشاره نمود .
این مسجد در جنوب شرق نیشابور ، روستای محمد آباد ، قرار دارد و توسط مهندس مجتهدی ساخته شده است .
--------------------------------------------------------------------
امام زادگان محروق و ابراهیم
بقعه امام زاده محروق و ابراهیم در باغ مصفایی در فاصله 3 کیلومتری شرق نیشابور واقع شده است . محمد بن محروق از نوادگان امام موسی بن جعفر [ع] می باشد .
در کنار بقعه امام زاده محروق ، بقعه امام زاده ابراهیم نیز هست که به وسیله ی دری به امام زاده محروق راه دارد .
--------------------------------------------------------------------
فضل بن شاذان
مقبره ی این عالم جلیل القدر در یک فرسنگی جنوب شرقی نیشابور ، در روستایی به همین نامم [فضل] قرار دارد.
--------------------------------------------------------------------
بانو بی بی شطیطه
بانو بی بی شطیطه یکی از زنان فاضل نیشابور و مورد عنایت خاص امام موسی کاظم [ع] در قرن دوم هجری بوده است . بنای فعلی آرامگاه ، دارایطرح شش ضلعی با دوازده غرفه کوچک در طرفین آن است .
--------------------------------------------------------------------
حکیم عمر خیام نیشابوری
خواجه ، امام ، حجة الحق ، حکیم ابوالفتح عمربن ابراهیم الخیامی [خیام] نیشابوری، از حکما ، ریاضی دانان و شاعران بزرگ ایران ، در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم می زیست . معلومات و مطالعات حکیم بیش تر در فلسفه و حکمت و ریاضیات بوده ، گاه از سر تفنن شعر نیز می گفته است . اما بیش تر به شاعری ورباعی سرایی معروف است .
آرامگاه این فیلسوف و ریاضی دان بزرگ در جنوب شرقی شهر نیشابور رو به روی امام زاده محمد محروق و امام زاده ابراهیم قرار دارد .
--------------------------------------------------------------------
شیخ عطار نیشابوری
فرید الدین ابوحامد بن ابوبکر ابراهیم ابن اسحاق عطار نیشابوری ، شاعر و عارف نامی ایران زمین است که با آفریدن آثاری بدیع مقام خود را جاودان ساخته .
آرامگاه عطار در فاصله 6 کیلومتری شرق نیشابور ، در نزدیکی امام زاده محروق و آرامگاه خیام واقع گردیده است .
--------------------------------------------------------------------
کمال الملک
محمد غفاری ، معروف به استاد و کمال الملک ، از مفاخر هنر نقاشی ایران امروز ، فرزند میرزا بزرگ کاشانی است . وی در سال 1264 هجری قمری در قریه کاشان ، متولد شد و به سال 1359 هجری قمری در نیشابور ، بدرود حیات گفت .
مقبره ی کمال الملک ، در باغ شیخ عطار نیشابوری ، قرار گرفته ، به عنوان زیارتگاه فرهنگ دوستان و عاشقان هنر ایرانی ، هر ساله مشتاقان بسیاری را به سوی خود جلب می کند . بنای آرامگاه دارای حیاط و باغچه ی سرسبزی است که مقبره کمال الملک در آن قرار دارد .
--------------------------------------------------------------------
یغمای نیشابوری
حیدر یغما یکی از شاعران معاصر نیشابوری است . وی در سال 1302 هجری شمسی در قریه صومعه از روستاهای نیشابور به دنیا آمد .
الهام و ایمان اصلی در طرح مربع شکل بنای آرامگاه یغما ، از شغل شاعر ؛ یعنی خشت مالی نشات گرفته است .این بنا در فاصله میان باغ خیام و باغ عطار ، در میان قبرستان عمومی ، محل دفن شاعر ، ساخته شده است .
--------------------------------------------------------------------
دیدنی های طبیعی
شامل :
ییلاقات : برفریز – رود – دربهشت – بوژان – خرو – درود – دیزباد – قدمگاه – گرینه – بار – چگنه بز – طاغان – درخت جوز – بقیع و ...
- غار ابراهیم ادهم
- چشمه علی
قله ها ی معروف : بینالود و شیرباد
معدن فیروزه نیشابور
--------------------------------------------------------------------
فیروزه نیشابور
فیروزه سنگى آبىرنگ و گرانبها است که از جواهرات معروف جهان شمرده مىشود و معدن آن در دنیا در چند کشور بیشتر وجود ندارد. از آن جمله در ترکستان و آسیاى صغیر و همچنین در جنوب غربى ایالات متحده امریکا در نیومکزیکو، آریزونا، کلرادو و نوادا، یافت مىشود.
اما از بین تمام معادن فیروزه جهان، فیروزه معادن نیشابور از همه مرغوب تر و پربهاتر مىباشد .
معادن فیروزه نیشابور در شش دره از کوههاى موسوم به بار معدن در 50 کیلومترى شمال غربى نیشابور در بلوک ریوند واقع است و تاکنون به منظور به دست آوردن فیروزه، بیش از صد غار در این درهها ایجاد شده است.
شهرت فیروزه نیشابور از روزگاران قدیم بر سر زبانها بوده و گویندگان و نویسندگان در وصف آن سخن ها گفتهاند.
--------------------------------------------------------------------
مشاهیر و نام آوران نیشابور
حکیم عمر خیام نیشابوری ، شیخ عطار نیشابوری ، کمال الملک ، یغمای نیشابوری ، دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، محمد بی ریای گیلانی [شیدا] ، دکتر رجبعلی مظلومی ، آیت الله العظمی وحید خراسانی ، استاد پرویز مشکاتیان ، خسرو شاهانی ، پرفسور حسین صادقی ، مرحوم فریدون گرایلی ، مرحوم پهلوان یعقوب علی شورورزی و ...
بینالود
امام زاده محروق
بی بی شطیطه
خیام نیشابوری
آرامگاه عطار
آرامگاه فضل بن شاذان
کاروانسرای شاه عباسی
کمال الملک
مسجد چوبی
قدمگاه نیشابور
مسجد جامع